کلام - خاطره شهــــدا 14

سپـﯦـــددشـﭠـــ سراﮮهمـﮧ

شـﮩࢪﮮ دࢪ مـࢪڪز آبشاࢪهاﮮ بـﭔشـﮧ ،گـࢪﭔﭞ،چڪان،ﭡـلـﮧ زنگ(شوﮮ)

کلام - خاطره شهــــدا 14

کلام شهدا :
 تهاجم فرهنگي دشمن ، علي‌رغم اين واقعيت كه قرباني‌هاي بسياري از ما خواهد گرفت ما را به تعالي خواهد رساند.
سید مرتضی آوینی

خاطره شهدا : 

سلام! شما اومدين؟ ابراهيم بود. سرش را از بين گندم‌ها كه دسته دسته روي هم تل‌انبار شده بودند،در آورده بود. من و بابا جون هاج و واج مانده بوديم كه آن‌جا چه كار مي‌كند. ديشب مانده بود سر زمين؛ گندم‌ها را چيده بوديم و بايد يك نفر مي‌ماند كه دزد به آن‌ها نزند. ابراهيم گفت «ديشب چند تا شغال اومده بودند. منم كه تنها بودم اومدم وسط گندم‌ها قايم شدم.» فكرش هم وحشت‌ناك بود. بهش نزديك‌تر شدم «اگه مادر بفهمه چي مي‌گه؟ دادا! حالا نترسيدي؟» ابراهيم زير چشمي نگاهم كرد و با غرور گفت «نه دادا، خدا بزرگه.»   شهید ابراهیم همت
منبع : برگرفته از مجموعه كتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | مريم برادران



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ جمعه 14 شهريور 1394برچسب:شهید ابراهیم همت, ] [ 1:37 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]